با رشد روزافزون فناوری، شرکتهای کوچک و متوسط درصدد ارائه خدمات بهتر با کیفیت بالا و ارزانتر هستند تا بتوانند در بازار رقابتی حرفی برای گفتن داشته باشند این شرکت ها در مسیر دستیابی به اهداف خود با دو دسته چالش داخلی و خارجی دست به گریبانند.
از عوامل داخلی عدم دستیابی به رشد مورد انتظار در شرکت های کوچک و متوسط، می توان از مواردی چون مدیریت سنتی، فقدان منابع موردنیاز، عدم تجربه لازم کارکنان، عدم وجود شایستهسالاری در سیستم، عدم وجود انگیزه و برنامهریزی لازم، ترس از شکست، وجود موانع قانونی و تعدد در نهادهای تصمیمگیرنده، رقابت ناسالم هم صنفی ها با یکدیگر نام برد.
برای ارتقا توان رقابتی این شرکت ها با شرکت های خارجی در وهله اول لازم است شرکت های کوچک و متوسط ما، مدیریت هزینه، ریسک و زیرساختهای خود را ساماندهی کنند تا بتوانند در گام بعدی اعتمادبهنفس و خودباوری لازم را کسب کرده و با نوآوریهایی در خدمات، محصولات قابل عرضه و رقابت در بازار های جهانی ارائه دهند؛ این فرایند، در واقع همان توجه به اقتصاد مقاومتی است.
در این راستا بانک توسعه صادرات تلاش دارد در زمینه تأمین مالی و بحث نقشهای مشاورهای در شناخت بازارهای بینالمللی، فراهم کردن حضور این بنگاهها در این بازارها نقش مؤثر ایفا کند؛ در این میان چالش های بینالمللی، قانونی، اجتماعی، فناوری، اقتصادی و سیاسی از جمله عوامل خارجی موثر بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط بوده که بخش عمده ای از وظیفه رفع و رجوع این مسائل به عهده دولت است و بانکها تنها در زمینه تامین مالی و بر اساس قوانین و مقررات حاکم بر ساختار خود می توانند بخشی از چالش های درونی SME ها را رفع کنند.
SME ها این ظرفیت را دارند که موتور محرک اقتصاد هر کشوری را به حرکت در بیاورند؛ در حالیکه مطابق آمار، حدود 70 درصد شرکت ها در کشورهای توسعه یافته، شرکت های کوچک و متوسط هستند، عکس این نسبت SME ها در ایران مشغولند؛ به عبارتی بیشتر توجه در ایران به صنایع بزرگ و دولتی است یا اغلب این صنایع دارای سهامداران دولتی هستند.
عموما SME ها به دنبال منابع ارزان و طولانیمدت و با نرخ سود حداقلی و دوره بازپرداخت بالا هستند؛ در حالیکه طبق بخشنامههای بانک مرکزی نرخ سود پرداختی به این شرکت ها 18 درصد و برای پروژه های کوتاهمدت حداکثر یکساله است؛ و این شرایط مطلوبی برای رقابتی شدن این بنگاهها نیست.
بانک توسعه صادرات در چند سال اخیر نگاه ویژهای به شرکتهای دانشبنیان داشته است؛ از جمله نقاط ضعف شرکت های دانش بنیان عدم شناخت این شرکت ها از بازارهای صادراتی است؛ با اضافه کردن بعد صادراتی به این شرکت ها، در تلاش است بر اساس یک برنامه بلند مدت و در نظر گرفتن همه جوانب و ریسک های موجود، شرایطی را برای این شرکت ها فراهم کنیم که ظرفیت های خود را در بعد صادراتی شکوفا سازند؛ در این راستا بانک توسعه صادرات می تواند در زمینه تأمین مالی و بحث نقشهای مشاورهای در شناخت بازارهای بینالمللی، فراهم کردن حضور این بنگاهها در این بازارها نقش مؤثر ایفا کند.
با نگاهی به چرخه عمر سازمان در می یابیم از زمانی که یک شرکت شروع به کار میکند نیازمند رشد، بلوغ و نهایتاً افول است. شرکتهای کوچک و متوسط تا بخواهند به بلوغ برسند و بخشی از بازار را به خود اختصاص دهند مدتزمان زیادی باید صرف کنند تا بتوانند خودشان را در بازار تثبیت کنند. این مدتزمان چهبسا به دلایل مشکلاتی که گفته شد ممکن است محقق نشده و پیش از آنکه به بلوغ برسند، افول می کنند و ورشکست شوند. بنابراین لازم است که رویکرد خود را به سمت شرکتهای دانشبنیان و یا استارتاپ ها ببریم.
شرکت های استارتاپی و مجموعه های دانش بنیان رشد سریعی دارند و در دنیا به آنها "شرکت های در نقش غزال" گفته میشودچرا که مانند غزال دوره رشدکوتاهی داشته و و محصول یا خدمتی ارائه کنند، یونیک است و این یعنی این محصول در بازار حرفی برای گفتن دارد.
دنیا از محصولات دانش بنیان استقبال می کند و هرچه پایه محصولات فناورانه تر و دانش بیان تر باشد این رغبت بیشتر است از جمله محصولاتی که بازارهای جهانی استقبال خوبی از آنها داشته اند می توان از محصولات ارگانیک، محصولات نانو و رادیوداروها نام برد؛ بنابراین حمایت از این شرکت ها نباید صرفا در قالب ارایه تسهیلات ارزان قیمت و تسهیل در وثائق خلاصه شود بلکه می بایست این شرکت ها با تشکیل گروه یا کارگروه های کارشناسی در بدنه بانک، به شکلی هدفمند به سوی بازارهای صادراتی سوق دهیم. در این راستا می توان با نیازسنجی بازارهای صادراتی این گروه از شرکت ها را به بازارهای بین المللی متصل و یا شرایطی را فراهم کرد که از طریق صادرکنندگان نامی کشور به این بازارها راه یابند که البته رسالت بانک توسعه صادرات نیز همین است.
نظر شما